شهریور ۰۴، ۱۳۹۱

نامه

یادم آمد که اولین نامه ای که از خارج نوشتم برای بهار بود. همان روزِ اول در هواپیما نوشتمش. در فاصله بین ترکیه و آمستردام.صندلی کناری من خالی بود و کنار آن دختری بود که نمی توانستم حدس بزنم کجایی است. یکبار که بلند شده بود تا چیزی از کیفش بردارد، خواستم که کیف خاکستری من را هم بدهد.  

(ادامه دارد)

۱ نظر: