یکی از عادتهای من در آوردی من این است که هر روز یا اغلب روزها یا بعضی روزها تقویم سال گذشته را با تقویم سال جاری مقایسه کنم. ببینم در این روز در سالِ قبل چه حال و هوایی داشته ام. روزها را روی هم می اندازم. حس ها را.
پ.ن: با دلیلی کاملا منطقی برای مقایسه و در جهت پیشرفت روزها و کارها این عادت شکل گرفت. تقویم قدیمی تر اغلب در کتابخانه ای است که در دستشویی جمع آوری کرده ام. تقویم جدید در اتاق کار/ خواب، روی میز تحریر. حتی اینکه کدامیک در کدام مکان قرار گیرد حساب شده بود. تقویم قدیمی تر ( نوشته هایش، فکرهایش، حسهایش) قرار بوده است دفع شود و تقویم جدید هنوز وقت داشته است/دارد تا پایان سال جاری تا به جایگاهِ دفع مرتفع شود. اما منطق!!! عادت نگاه که میکنم از/ در جایی می لنگد. شاید مکان جایگذاری تقویم ها ایراد دارد. من آنچه را که باید دفع میشده است به اتاقِ کار/خوابم حمل می کنم، برش نور میتابانم، زیر میکروسکوپ می گذارمش و... روزی جدید شایسته دفع شدگی از آزمایشگاهم بیرون می دهم.
طوعه میثمی.
پ.ن: با دلیلی کاملا منطقی برای مقایسه و در جهت پیشرفت روزها و کارها این عادت شکل گرفت. تقویم قدیمی تر اغلب در کتابخانه ای است که در دستشویی جمع آوری کرده ام. تقویم جدید در اتاق کار/ خواب، روی میز تحریر. حتی اینکه کدامیک در کدام مکان قرار گیرد حساب شده بود. تقویم قدیمی تر ( نوشته هایش، فکرهایش، حسهایش) قرار بوده است دفع شود و تقویم جدید هنوز وقت داشته است/دارد تا پایان سال جاری تا به جایگاهِ دفع مرتفع شود. اما منطق!!! عادت نگاه که میکنم از/ در جایی می لنگد. شاید مکان جایگذاری تقویم ها ایراد دارد. من آنچه را که باید دفع میشده است به اتاقِ کار/خوابم حمل می کنم، برش نور میتابانم، زیر میکروسکوپ می گذارمش و... روزی جدید شایسته دفع شدگی از آزمایشگاهم بیرون می دهم.
طوعه میثمی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر