آبان ۱۴، ۱۳۹۳

برای تو

هراز چندی باید بنویسم در موردت. گاهی از دوست داشتنهایمت ( حالا دیگرگذشته) و گاه از دلخوریها. سکوت خطرناک است میان دو نفر. یا حداقل برای من چنین است. سکوت همان میزان که کشنده و مهلک است می تواند امیدوارکننده هم باشد (باز هم شاید برای من). نه امید به سبز شدن چراغی در رابطه که امیدی واهی به چیزکی واهی تر از آن که خود نمی دانی چیست ولی بیهوده در انتظارش می نشنی.
آنچه آموخته ام کم نبوده است در این مدت. از چیزهای دیگر نمی خواهم بگویم. اگر حذف شدنی صورت گرفته است از جانب من، رفتاری کودکانه و بغض آلود نبوده است. صرفا به احترام خودم و تو چنین کرده ام. که هریک آزادانه تر و رهاتر مسیرهای جداگانه مان را در پیش گیریم. بدون حداقل اصطکاک فکری و ... و اگر از جانب تو حذف شدنی  و نخواستنی صورت گرفته است، با چنین قصدی یا قصدهای دیگری یا هیچ، یقین دارم که چنین نتیجه ای را هم در پی داشته است در دل  خود. ممنونم از این بابت.