شهریور ۳۰، ۱۳۹۲

برای ک...

قلب به سویی می رود، عقل به سویی دیگر... دوباره موعد اقرار کردن فرا رسیده است؟ دوباره باید بنویسم که دوستش دارم و از فکر کردن به او قلبم از سینه برون می افتد؟ و باید امیدوار باشم که این کلمات مرا تسکین خواهند داد؟ نوشتن را به هیچ کس که قلبش از سینه اش دارد بیرون می افتد، توصیه نخواهم کرد. هیچ تسکینی در نوشتن نخواهد بود... هیچ تسکینی برای آنکه قلبش از سینه اش دارد بیرون می جهد سراغ ندارم در جهان....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر